کاید از ره آن نگار دلنواز و نازنینم
گفتم ای مه از کدامین آسمان باشی؟ بگفتا
شمس ایوان ولایت، عُروَه الوثقای دینم
من همان ماه تمامم، جلوه ی ماه صیامم
شاهد صلح و قیامم، وجه رب العالمینم
ولادت باسعادت کریم اهل بیت، امام حسن مجتبی(علیه السلام) مبارک
طاعات قبول*عیدتون مبارک
به نام خدایی که همیشه در قلب ماست
-:- اقرا باسم ربک الذی خلق... -:-
عید مبعث حضرت محمد مصطفی (ص) بر جهانیان مبارک باد
عید رسالت و جشن برگزیدگی و برانگیختگی پیامبر بزرگ اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) بر جهان و جهانیان، به خصوص بر اهالی محترم روستای دورباش و خانواده های محترمشون مبارک باد.
ای جامه بخود پیچیده ـ برخیز و انذار کن (آیات ١و ٢ سوره مدثر)
محمد به مرز چهل سالگی رسیده بود. تبلور آن رنج مایه ها در جان او باعث شده بود که اوقات بسیاری را در بیرون مکه به تفکر و دعا بگذراند، تا شاید خداوند بشریت را از گرداب ابتلا برهاند او هر ساله سه ماه رجب و شعبان و رمضان را در غار حراء به عبادت می گذرانید.
ـ آن شب، شب بیست و هفتم رجب بود. محمد غرق دراندیشه بود که ناگهان صدایی گیرا و گرم درغار پیچید:
بخوان!
ـ محمد درهراسی و هم آلود به اطراف نگریست! صدا دوباره گفت:بخوان!
ـ این بار محمد بابیم و تردید گفت: من خواندن نمی دانم.
صدا پاسخ داد:
ـ بخوان به نام پروردگارت که بیافرید، آدمی را از لخته خونی آفرید، بخوان و پروردگار تو را ارجمندترین است، همو که با قلم آموخت، و به آدمی آنچه را که نمی دانست بیاموخت.........
و او هر چه را که فرشته وحی خوانده بود باز خواند.
ـ هنگامی که از غار پایین می آمد زیر بار عظیم نبوت و خاتمیت، به جذبه الوهی عشق بر خود می لرزید از این رو وقتی به خانه رسید به خدیجه که از دیر آمدن او سخت دلواپس شده بود گفت:
ـ مرا بپوشان، احساس خستگی و سرما می کنم!
و چون خدیجه علت را جویا شد گفت:
ـ آنچه امشب بر من گذشت بیش از طاقت من بود،امشب من به پیامبری برگزیده شدم!
خدیجه که از شادمانی سر از پا نمی شناخت، در حالی که روپوشی پشمی و بلند بر قامت او می پوشانید گفت:
ـ من مدتها پیش در انتظار چنین روزی بودم می دانستم که تو با دیگران بسیار فرق داری، اینک به پیشگاه خدا شهادت می دهم که تو آخرین رسول خدایی و به تو ایمان می آورم........
ـ پس از آن علی که در خانه محمد بود با پیامبر بیعت کرد.
ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد دل رمیده ما را انیس و مونس شد
نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت بغمزه مسئله آموز صد مدرس شد
ببوی او دل بیمار عاشقان چو صبا فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
بصدر مصطبه ام می نشاند اکنون دوست گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
طربسرای محبت کنون شود معمور که طاق ابروی یار منش مهندس شد
لب از ترشح می پاک کن برای خدا که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
کرشمه تو شرابی به عارفان پیمود که علم بی خبر افتاد و عقل بی حس شد
چو زر عزیز وجودست شعر من آری قبول دولتیان کیمیای این مس شد
خیال آب خضر بست و جام کیخسرو بجرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
زراه میکده یاران عنان بگردانید چرا که حافظ از این راه برفت و مفلس شد
عید مبعث مبارک
نزد زهرای پهلو شکسته
راحت از جور و زنجیر کین شد
خاک غم بر سر مسلمین شد
خدایا! به حق تن رنجور موسی بن جعفر
فرج مهدی منتظَر را برسان
مسجدحضرت رسول(ص)
هئيت محترم كه جناب آقايان حاج غلامعلي غفاري وسيدموسي موسوي ومرحوم سيدزبيح الله موسوي وسيدجواد موسوي وحبيب الله مدني وكمك كليه اهالي وهمسايه هادرسال1389بناشده است-وجاداردكه اززحمات مداح گرانقدر روستاكربلائي حسن فكري تشكركنيم كه بنده از همان اول شاهدزحمات وذكردعاهايشان جهت شادي اموات كساني كه كمك كرده بودندوتشويق اهالي به كمك هرچه باشكوهتراين امرخير بوده اند
به لطف خداي بزرگ وكمك تك تك اهالي روستاوخيرين ديگراين مسجدبنانهاده شدوهم اكنون همه روزه نماز جماعت به امامت روحاني محترم روستابرگزارميشود وهمه اهالي مخصوصا ايام ماه رمضان و ماه محرم مراسم باشكوهي برگزارمي شودمداح گرانقدر روستاكربلائي حسن فكري كه مورداحترام همه اهالي روستامي باشدبامداحي هايشان شورعجيبي دردل اهالي روستا مي اندازند نه تنهادرماه محرم درماههاي ديگر نيزمراسم هاي باشكوهي درشان اباعبدالله الحسين برگزار مي شود-جادارد اززحمات برادربزرگوارجناب آقاي كربلائي باب الله غفاري كه به صورت هميشه گي درخدمت مسجدروستامي باشندووقت اذان باصداي دل نشينشان شورخاصي به فضاي روستا مي بخشندتشكركنيم خدااجرشان دهد-
بازديدكنندگان وخيرين محترم مي توانند كمك هاي نقدي خودشان رابه شماره حساب 1910905446نزدبانك ملت شعبه تكاب واريز كنند-شماره تماس مسجد04825373390
شماره تماس جهت هماهنگي سيدموسي موسوي 091443148855 -وسيدجوادموسوي-